Friday, 26 January 2007

خيال چيست؟

اگر بگوييم "ماه جسمي كروي است كه به دور كره زمين مي چرخد" و "آسمان فضايي است كه زمين را احاطه كرده است" راست گفته ايم; حقيقتي علمي و قابل اثبات را طرح كرده ايم و با جرأت مي توانيم از آن دفاع كنيم. منطق كلام ما همان منطق عادي است و ما نيز از اين جمله ها فقط يك منظور داريم و بس; بيان ساده و بي پيرايه يك حقيقت. امّا اگر بگوييم "مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو" ديگر دريافت ما از محيط به نوع ديگري است. يك حقيقت علمي را نگفته ايم بلكه شباهتي را كه بين "ماهنو" و "داس" و در عين حال "آسمان" و "مزرعه" حس كرده ايم، عينيت بخشيده ايم. اين جمله، آميخته با خيال است يعني در آن چيزي گفته شده فراتر از واقعيت علمي; و به همين لحاظ، تمايز عمده اي با جمله هاي نخست دارد. دو جمله اول، از كشف يك رابطه زيبا بين داس و ماه و آسمان و مزرعه خبر نمي دهند و البته تأثير آنها نيز در حد آگاهي بخشي است و بعد از آن، با مخاطب كاري ندارند. ولي كار جمله اخير، فراتر از يك گزارش است بلكه گوينده ميخواهد تخيّل مخاطب را هم به كار بيندازد و او را وادار كند كه اين چيزها را به شكل ويژه اي بنگرد و حتي گاهي به پذيرش يك سخن ديگر هم وادار شود.

No comments: